حماقت، توحش و دیوانگی چنان در مذاهب بزرگ رایج است که فقط اندکی مطالعه با ذهن باز کافی ست تا بفهمیم که همه آنها ساخته دست بشر و مایه شرمساری هستند. یکی از احمقانه ترین ابداعات ادیان ایده بهشت و جهنم بوده است. آنها تصور میکنند که با این ایده میتوانند انسانها را به اخلاقیات تشویق کنند، حال آنکه نه تنها بهشت و جهنم هرگز مشوق مناسبی نبوده بلکه اخلاقیات مورد نظر ادیان نیز محل شک و زیر سوال است.
بهرحال سوال بزرگی که مایلم قبل از پرداختن به موضوع به آن پاسخ دهم این است: آیا ایده جهنم از لحاظ علمی مورد تایید است؟ پاسخ ساده این است که جهنم به همان اندازه که غیر علمی ست، غیر انسانی نیز هست.
امکان ندارد که یک انسان تا ابد در جهنم باقی بماند چون آتش نمیتواند به سوزاندن کسی که بطور کامل سوخته و دیگر چیزی از او باقی نمانده ادامه بدهد. چرا که بدن ما میزان محدودی انرژی دارد و این محدودیت، سوختن تا ابد را غیر ممکن می کند. هرچند خداباوران در پاسخ میگویند خداوند قوانین طبیعی را در رابطه با جهنم تغییر میدهد که البته این پاسخ به هیچ وجه قانع کننده نیست. آنها سعی میکنند بجای پاسخ دادن به سوال، حواس ما را از واقعیت پرت کنند و در عوض از ما میخواهند چیزی را تصور کنیم که امکان پذیر نیست. (ما نمیتوانیم چیزی را که خلاف قوانین طبیعت است بپذیریم.)
از آن گذشته در کدام یک از کتب مقدس آمده است که آتش جهنم گوشت را نمی سوزاند و یا اینکه در جهنم فقط روح وجود دارد؟ در هیچ یک از کتب مقدس قید نشده که قوانین طبیعی در جهنم عمل نمیکند بلکه در کتاب قرآن خداوند دقیقا در مورد گوشت و پوست و استخوان صحبت می کند و به هیچ وجه روح به تنهایی مورد نظر نیست. بنابراين پاسخی که باورمندان به این پرسش میدهند، تاب بررسی های موشکافانه علمی را ندارد.
مثلا آنها میگویند آتش جهنم بدون دود است، میسوزاند اما چیزی مصرف نمیکند. اگر این طور است پس دردی هم نباید در آن وجود داشته باشد. ما زمانی درد را حس می کنیم که گیرنده ها پیام درد را از طریق فیبرهای عصبی به مغز بفرستند و ما هشدار دریافت کنیم که سلولهایمان در حال ویران شدن هستند. بنابراین اگر آتش بسوزاند ولی کاری با گوشت ما نداشته باشد بدین معنی ست که هیچ سلولی ویران نشده است و در نتیجه دردی هم وجود ندارد. اما اگر در جهنم گوشتی در کار نیست و فقط روح وجود دارد پس باز هم بدنی، سلولی، گیرنده های دردی، تارها و فیبرهای عصبی و باز در نتیجه دردی هم وجود ندارد.
واقعا احمقانه است که چیزی را بعنوان واقیعت محض بپذیریم که غیر انسانی بوده و از لحاظ علمی قابل اثبات نیست.
خدا غیرمسلمانان را به هولناک ترین شیوه ممکن مجازات خواهد کرد
مجازات گناهکاران چنان طاقت فرسا خواهد بود که آنان آرزوی نابودی خویش را میکنند، در حالی که خدای بخشنده مهربان نه آنها را از بین می برد و نه از عذاب نجاتشان میدهد بلکه آنها را برای همیشه همانجا نگه میدارد. آيا شما هم فکر می کنید که شیطان مهربانتر از این خداست؟ قرآن بطور کامل توضیح میدهد که غیر مسلمانان تا ابد در جهنم میمانند و از مجازات بی رحمانه ای که خدا برایشان در نظر گرفته هرگز رهایی نمی یابند.
این مفهوم زمانی غیر منطقی تر و هولناکتر به نظر میرسد که این سوال برای ما پیش میآید که اگر من خدا را باور ندارم و اگر دلیل آن این است که یا خدا مرا درست هدایت نکرده، یا شیطان مرا گمراه کرده و یا من خود موجودی جایز الخطا هستم که در شناخت ماهیت جهان هستی به بیراهه رفته ام (که در وهله اول خود خدا شخصا من را اینگونه آفریده است)، خب پس این چگونه میتواند باعث خشم خدا بشود؟ درست مثل این است که بگوییم شما دموکرات هستی و حکومت جمهوری را قبول نداری و این باور شما نیز باعث ناراحتی کسی نمیشود، ولی بهرحال اگر کسی از وابستگی تان به حزب دموکرات ناراحت شد، شما مجازات خواهید شد. آیا منطقی ست که یک رئیس جمهور کسی را بخاطر دموکرات بودن تا ابد در زندان نگه دارد؟ اگر نه، پس چطور چنین چیزی در مورد خدا میتواند منطقی باشد؟
مثال دیگر در این مورد، زندگی استفان هاوکینگ است. من در فیسبوک به این جمله برخوردم «هاوکینگ به خدا باور نداشت و اکنون باید تا ابد در جهنم بسوزد.» واقعا نفرت انگیز است! شخصی که اکثر عمر خود را روی صندلی چرخدار بود و ماهیت جهان هستی را به دانشجویانش تدریس می کرد و هرگز به کسی یا چیزی آسیبی نرساند، اکنون فقط بخاطر باورش باید تا ابد در جهنم بسوزد. تصور کردن شخصی مانند هاوکینگ در جهنم مسلمانان بسیار نفرت انگیز است. خوشحالم که من یک آتئیست هستم و نیازی نیست که در مورد کسی اینگونه فکر کنم.
جالب توجه است که خدا فقط به سوزاندن ابدی مخلوقاتش در آتش جهنم بسنده نمیکند، بلکه در جاهای مختلف قرآن به توصیف خوراک ها و آشاميدنی هایی میپردازد که در جهنم انتظار خدا ناباوران را میکشد. و یقینا چیزی بدتر از این خوراکها و آشامیدنی ها وجود ندارد. آدم هرگز نمیتواند حتی به پلیدترین دشمن خود از این خوراکها بدهد. فقط یک بیمار روانی میتواند چنین آشامیدنی و خوراکی به کسی بدهد که بر گرسنگی او بیفزاید، روده هایش را بسوزاند و او را خفه کند، مایعی از چرک و کثافت که از زخمها میجوشد و خوراکی از گیاه خار که از اعماق جهنم میروید.
با این اوصاف به خوبی قابل درک است که خدا چگونه میاندیشد. بر اساس آنچه قرآن و احادیث بیان میکنند، ولع خدا برای مجازات موجوداتی که خود آفریده است فقط با آنچه در اینجا ذکر شد، فرو نمینشیند. بلکه او شیوه های مخوف بسیاری برای مجازات مخلوقات خود دارد.
حال سوال اصلی این است: چگونه انسان میتواند این آیات را به فرزندان خود آموزش دهد؟ مثلا بگوید «عزیزم لطفا چیزی در مورد وجود خدا یا توحش او و یا پیامبر پدوفیلیش نپرس وگرنه تا ابد در آتش جهنم خواهی سوخت. و در آنجا خوراک تو گیاه خار و آشامیدنیت چرک و خون خواهد بود». اگر واقعا اینطور بود من میتوانستم به فرزندم بگویم: بچه جان لطفا تکالیفت را انجام بده وگرنه انگشتانت را میسوزانم و به تو خوراک پشه و نوشیدنی چرک میدهم. البته در مدارس اسلامی این آیات و احادیث وحشیانه و بی منطق به کودکان آموزش داده میشود تا آنها به تروریست های آینده تبدیل شوند.
به این ترتیب وقتی کودکی با چنین آموزشهایی شستشوی مغزی میشود به راحتی از تنفر پر شده، به خود بمب میبندد و به میان جمع مخالفان میرود. شما نیز اگر چنین خدایی را باور دارید و به او احترام میگذارید، حتما این نفرت را از او به ارث میبرید و آن را جزو صفات خود میکنید.