وقتی یک خدا نابارور به موقعیت سختی دچار میشود خداپرستان به او میگویند: «این نتیجه عدم باور به خداست، دست از این کار بکش و خدا را باور کن.»
این حرفی نامربوط و غیرمنطقی ست. چرا که باورمندان نیز سرطان میگیرند و مانند هر کس دیگری میمیرند و این هیچ ربطی به باور یا عدم باور به وجود خدا ندارد. بلایای طبیعی و بیماریها طومار بچهها و بزرگسالان را به یک اندازه درهم میپیچد و کاری با نوع باورشان ندارند و از کسی نمیپرسند که تو مسیحی هستی یا مسلمان و یا سکولار.
اتفاقا مذهبی ترین کشورها با بیشترین تعداد عبادت کننده، وضعیت بدتری نسبت به سایر کشورها دارند و محل فقر و فلاکت هستند. در عوض کشورهای خدا نابارور بسیار موفق، انسانگرا و مثال زدنی هستند. درحقیقت براساسِ آنچه تحقیقات علمی نشان داده، آتئیسم بیشترین مخاطب را در بین برجسته ترین و تحصیل کرده ترین افراد مانند اساتید دانشگاه ها دارد. کشورهایی با بالاترین میزان سلامتی نیز جزو کشورهای آتئیست در جهان هستند.
باورمندان به وجود خدا تصوراتی بسیار غیر منطقی و نامعقول در مورد خدایشان دارند. آنها هیچ پاسخی برای این سوال ها ندارند که: چرا سعی میکنند چیزی را برای موجودی که دانای کل است و از همه چیز خبر دارد توضیح دهند؟ آیا اقبال و سرنوشت بد شما توسط همین موجود تعیین نشده است؟ چرا از درگاه لطف او درخواست دارید که قضای بد را از شما بگرداند تا کس دیگری را به آن دچار کند؟ کسانی که ادعا می کنند از جانب خدا قدرت شفا دادن بیماران را دارند هرگز در بیمارستان ها استخدام نمی شوند چون تا به حال کسی ندیده که آنها توانسته باشند حتی یک عضو قطع شده را از نو برویانند.
چه جور اهریمنی میتواند اینچنین انتظار عبادت دائمی داشته باشد و کسانی که او را باور نکنند تا ابد مجازات کند، چرا به پیروانش که در شرایط اسفبار دست و پا می زنند کمک نمی کند، در عوض آنها را رها کرده تا برای غیبت، سکوت و بیتفاوتیش هزاران عذر بجویند؟ مردمی که خود را اینچنین منطقی و حتی تحلیلگر میخوانند، کورکورانه عمل کرده و چشمشان را به روی حقیقت های اثبات شده میبندند. اگر مذهب و باور وجود نداشت، بشر افکار بسیار روشنتری می یافت. افراد مذهبی چه بیشتر از خدا ناباروران رنج ببرند و چه به همان اندازه، چه تعداد بسیاری از آتئیست های موفق وجود داشته باشند یا نه، چه زندانها از خداباوران پر باشد چه نباشد، هیچ فرقی در این حقیقت ایجاد نخواهد کرد که هرگز خدای هیچ دینی مردمش را از بیماری و بلایا مصون نکرده. اگر می شد مردم را مدتی از توهم دور نگه داشت که بتوانند ببینند کوری و باور مذهبی چقدر برای جهان خطرناک بوده و هست، اگر میشد به آنها نشان داد که باور غیرمنطقی به متون قدیمی و نادیده گرفتن تناقضات موجود در آنها مردم را به کجاها میتواند بکشاند، دیگر نیازی به وجود توهمی به اسم خدا برای نجات دادن انسان ها نبود.
متاسفانه کسانی که عقل خود را زیر پا گذاشته و به این نوع اعتقادات پناه میبرند و سخت به آن باور دارند، درست مثل آنهایی هستند که با این تصور که خدا و کتاب مقدس قطعا به آنها کمک خواهد کرد، در جنگهای صلیبی کشته شدند و یا یهودیان و مسلمانانی که با همین باور سلاخی شدند.
حقیقت این است که فارغ از جهان طبیعت که راه خود را میرود، ما انسان ها فقط یکدیگر را داریم و این دیگر به خودمان بستگی دارد که چگونه عمل کنیم. تجربه نشان داده ما هرگاه حقیقت را پذیرفته و براساس آن عمل کرده ایم، وضعیت بهتری پیش آورده ایم. احتمالا این انسان های نئاندرتال بودند که اولین شکل مذهب را بوجود آوردند و اکنون منقرض شده اند. تاریخ بخوانید تا متوجه شوید که همه اشکال مذاهب افسانه های دست ساخت بشرند. خدایان مضحک و دروغین پوشیده شده در هاله های ابهام که از باورهای مردم شکل گرفته و به تعصب تبدیل شده اند، اکنون باید با سلاح منطق و استدلال، شواهد علمی و همدلی مقابله شوند.